❦ گل بارون زدهツ ☂

❦ گل بارون زدهツ ☂

.▪● WelLcOmE tO mY blOg ●▪.
❦ گل بارون زدهツ ☂

❦ گل بارون زدهツ ☂

.▪● WelLcOmE tO mY blOg ●▪.

]|I{•------» غیرت... «------•}I|[




غیرت یه مرد فقط واسه ناموسش نیس!!!


 
باید رو خودشم غیرت داشته باشه...
 
آقـاپـسـریکـه مـیـگـی" دخـترخـــــــوب " پـیـدا نـمـیـشـه:
دخـتـرخـوب تـادیـر وقـت تـو خـیـابــــــونـا و پـارتـی هـا بـاهات نـمـیـپِـلـِکـه...

کـفـش 15 سـانـتـی و مـانـتـوی جـلـف و چَـســــبـون جـلـوت نـمـیـپـوشـه...
اونـقـدر آرایـش نـمـیـکـنـه کـه نـتـونـی قـیـافـه ی اصـلـیـش رو تـشـخـیـص بـدی..
چـشـمـک و عـشـــــوه و صـدای لَـوَنـد نداره...
بـا دیـدن مـاشـیـن مـدل بـالات لـحـنـش عـوض نـمـیـشـه...
نـه بـا تـو مـیـپـره نـه بـا امـثـال تـو!!!
پـس ایـنـقـدر نـگو کـه" نـیـسـت."...
تـو اونـقـدر چـشـمـت عـروسـکـای خـیـابـونـی رو گـرفـتـه کـه "دخـتـرخـوب" تـو رو
بـیـشـتـر از اونـا نـمـیـدونـه...

آره داداش!!!






دختـــــــــرها بی تقصیرند...
این روزها ادم نمی بینند تا حوا شوند...
.
.

.

.

.

یه پسر انگلیسی به پسر ایرانی میگه:چرا خانوماتون با مردا دست نمیدن؟

یعنی انقدر مرداتون شهوت پرستن؟
پسرایرانیه میگه:چرا هر مردی نمیتونه دست ملکه شمارو لمس کنه؟

پسر انگلیسی عصبانی میشه و میگه:ملکه فرد عادی نیست فقط با افراد خاص دست میده.پسر ایرانی میگه:خانوم های ما همه ملکه اند

.

.

.

.

.

هر یک چادر که بر سر یک زن و دختر ایرانیست، شبیه یک سپر دفاع موشکی است در برابر تهدید موشکی غرب...این چادر نازک انقدر ضخیم! است که میتواند در برابر ابر موشک ماهواره نیز مقاومت کند.




=====> و آخـــــرین کلام**دخترها فرشــــــته اند**


نظرات 117 + ارسال نظر

نمیدونی در نبودنت چه ها کشیدم

دو سیب آلبالو

آلبالو نعنا

هلو نعنا

خلاصه که جات خالیه !

یک خروس آگاه در گفتگو با خبرنگار ما

آقا ما زمان قدیم با هزار تومن زن گرفتیم!

الان با هزارتومن نوکم نمیدن !”

داشتن رفیق خوب از یه طرف نعمت از یه طرف بدبختی!!!
ما معمولا باشگاه ورزش مدرسه رو میپیچونیم میریم کافه صبحونه میخوریمو یه قلیون میزنیم
این آخرین بار که رفتیم رفیقم کرمش گرفته بود هعی اذیتم میکرد وقتی داشتم قلیون میکشیدم
هی مشتک مینداخت داخل زر ورقم!!!بعد ده دقیقه گفتم هرکاری میخوای بکن دیگه بریم رفیقمم نامردی نکرد دوتا مشتک انداخت تو زر ورق کل کلبه رو بو گرفت بعدش یه لیوان آب خالی کرد داخل قلیون هرچی توتون بود رنگش عوض شد ریخته شد داخل آب اصلی من فقط داشتم نگاه میکردم

چه علاقه ای داشت به این دروغ...
که بخاطر درو نشدن از تو کار نمی رم!!!!!
وقتی که کاری پیدا نمی کرد

میگن تو جهنم چند مدل دقیقا مثل خودتون رو میارن میشونن سر کلاس شما باید برین بهشون درس بدین تا اونا یاد نگیرن هم نمیزارن از کلاس برین بیرون
حالا دو راه دارین :
یاا ز این به بعد سر کلاسا نخوابین
یا تبدیل بشید به یک انسان درست کار که اصلا گناهی ازش سر نمیزنه
البته دومی رو پیشنهاد میکنم راحت تره

میگن اون دنیا معلمی که زیاد اذیتش کردین میاد تمام چیزایی که تو دنیا بهتون گفته رو دوباره میگه تازه آخرش هم امتحان میگیره همشم تشریحیه

دانشمندان هنوز نتونستن بفهمن که چرا ایرانیان وقتی یکی از جای دور بهشون زنگ میزنه با داد حرف میزنن

بعضیـــا رو بایــد یهـــو از زندگیـــت حـــذف کنــــی ...
اگه به مـــرور باشـــه زجـــرت میـــدن
مثــل ٍ کنــدن چســـب ٍ زخـــم ( ̲̅:̲̅:̲̅:̲̅[̲̅ ̲̅]̲̅:̲̅:̲̅:̲̅)
از رو پوســت که یهــو می کَنیـــش و خـــلاص میــــشی

خاطرات یه پسر بد:
من بایه دختره خانواده دار و خیلی خوب آشناشده بودم و نامزد کرده بودیم.این نامزد من یه خواهر کوچیکتر از خودش که انصافا هم خوشگل بود داشت.این خواهر نامزدم خیلی دورو ور من میومد و نامزدم یه جورایی بدش میومد.یه روز خواهر نامزدم بهم زنگ زد گفت سلام بیا خونه رویا (نامزدم) حالش بد شده بدو بیا.منم بدو رفتم دیدم کسی خونه نیس جز خودش.اومد پیشم گفت اگه بهم یکم پول بدی میزارم بهم نزدیک شی و رفت بالا.منم سرمو انداختم پایین رفتم طرف درب خروجی هنوز چندتا پله پایین تر نرفته بودم که نامزدمو باباش با چشمای گریون اومدن جلوم و باباش گفت به خانواده ی ما خوش اومدی تو از امتحانت سربلند بیرون اومدی.از اون روز خیلی میگذره ولی هنوز کسی نمیدونه داشتم میرفتم کیف پولمو ازتو ماشین بردارم.
همینجاست که باید بگی خدا میتونستی مچمو بگیری اما دستمو گرفتی

رفتم توی مغازه کتاب فروشی، کل مغازه ۲ در ۱ هستش، کلا ۴ تا کتاب هم بیشتر تو قفسه هاش نداره، اونوقت با اعتماد به نفس نوشته:
"این کتاب فروشی شعبه دیگری ندارد

ههههه

بی خبر! محبت را در نگاه معشوق من می جست. بی خبر از نگاه های من...
حالا من ماندم و سنگینی نگاه هایش...

...ممنون افسون جووون

سیاست داشته باش" یعنی هرچه دیدی سکوت کن، یا عادت میکنی یا عشقت بالاخره دست برمیداره.
صدای شکسته شدن استخوانهام زیر بار این همه سکوت خواب رو از چشمانم ربوده. تو بگو چه کنم؟؟؟

....

الهــــی
چون در تــــو نگریـم شاهیـــم و تــــاج برســـر
وچون به خــــود نگیریـم، خاکیــــم و خاک برســــر . . .

...بعله.....

راهش را هم تقسیم کرد
رفتنش به من رسید، رسیدنش به دیگری...

اپم شکوفه جون

میام نازی...ولی حالم خیلی بده

zahra 1392/10/09 ساعت 15:17 http://tiam-ashghaneh.blogfa.com/

<!-- Envolve Chat -->
<script type="text/javascript">
var envoSn=146092;
var envProtoType = (("https:" == document.location.protocol) ? "https://" : "http://");
document.write(unescape("%3Cscript src='" + envProtoType + "d.envolve.com/env.nocache.js' type='text/javascript'%3E%3C/script%3E"));
</script>









-----------------
این کد چت روم وبلاگمه اگه دوس داشتی بزارش بزارش داخل وبلاگت اگه دوس داشتی عضو بشو بابای بوس بوس[بوسه]

منتظرتماااااااااااااااااااااااااا

عزیزم من چت روم نمیرم و دوس ندارمم برم.

[ بدون نام ] 1392/10/09 ساعت 15:13

mer30 az hozoret golam bargashti??????

شما؟؟؟؟؟؟

گلی 1392/10/09 ساعت 14:11 http://goli-beutiful.blogfa.com

اووووو....
عجب وبلاگی.....
مبارک باشه...
به وبم یه سر بزن پست جدید گذاشتم..

ملســــــــــی گلی جوووون
چشم اومدم

یه بارم زنگ زدم خونه دوس دخترم باباش جواب داد،منم الکی گفتم منزل اقای تهرانی؟

اومد زرنگی کنه گفت بفرمائید با کی کار داشتید؟!

گفتم مرتیکه غلط میکنی پول نداری تو حسابت چک میکشی

یا تا ظهر پول میریزی حساب یا دهنتــــــو سرویس میکنم مامور میارم جلبت میکنم!

همینجوری که داد میزدم دیدم میگه ببخشین بخدا حواسم نبود

اشتباه گرفتید منزل تهرانی نیس یهو گوشیو قطع کرد‍‍!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بیخود نیس میگن بهترین دفاع حملست...

هههه

خسته ام
از کسی که مرا غرق خودش کرد
اما
نجاتم نداد!

..سهم “من” از “تو”


عشق نیست ،


ذوق نیست ،


اشتیاق نیست ،


همان دلتنگی بی پایانی است


که روزها دیوانه ام می کند !.

آدمهای ساده را دوست دارم.

همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند؛

همان ها که برای همه لبخند دارند؛

آدم های ساده را دوست دارم؛

بوی ناب آدمیّت می دهند....

میگن قسمت نیست ، حکمته …!
من معنی قسمت و حکمت رو نمی دونم !
اما تو معنی طاقت رو می دونی !
مگه نه … ؟!

نانوشته هایم بسیارند
مثل بی قراری هایـم…
من سکــوتم را فریـاد می کِشــم
آخر این آشوب درونم مــرا می کُشد…

بلند ترین شاخه درخت ، یک واژه را می فهمد ، و آن هم تنهائیست . . .

بله زیبا بود

بچه خواهرم 6 سالشه بردمش فروشگاه میگم: دایی، عزیزم چی دوس داری واست بخرم؟
میگه شکلات
گفتم چشم! چه شکلاتی بخرم برات؟
میگه شکلات تلخ... مثل طعم زندگی

هههه چ فهمیده ست

توی عروسی یکی از فامیلامون داماد رو سر عروس دلار مینداخت...
حمله به دلار ها 300000 مجروح داشت.
فردا که رفتیم صرافی گفت دلار ها تقلبیه.

خخخخ

یکی از فامیلامون(دختره) یک سال تو مالزی زندگی کرد، بعد دو سال رفت کانادا تنهام زندگی میکنه،
واسه تعطیلات اومده بود ایران با دوستش خواست بره کیش باباش اجازه نداد گفت تنهایی نمیزارم بری مسافرت !!!

هههه

به بابام میگم میخوام برم سمت گیاهخواری، نظرت چیه؟
بابام: آفرین مگه تو چیت از بز کمتره؟

بز؟؟؟؟؟؟

بهشت کجاست؟
یک فضای چند وجب در چند وجب میان بازوهای کسی که دوسش داری..

*****************************************
اجی جونم ببخشید یه هویی رفتم.

یه کاری برام پیش آمد.

امیدوارم ناراحت نشده باشی

خواهش میکنم....منتظرت موندم و بعدشم رفتم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد