نشست تو ماشین، دستانش می لرزید، بخاری رو روشن کردم،
گفت: عشقم ماشینت بوی دریا میده!
گفتم: ماهی خریده بودم.
گفت: ماهی مرده که بوی دریا نمی ده! گفتم:هر چیزی موقع مرگ بوی اون جایی رو می ده که دلتنگشه...
گفت: من بمیرم بوی تورو میدم....
"سیامک تقی زاده"