جمعیت زیادی دور محوطه تصادف جمع شده بودن
و این نشون میداد
یه اتفاق خیلی بدی افتاده! بنابراین خبرنگار برای رسوندن خودش
به محل تصادف فکری کرد و بعد فریاد زد:
بذارید رد شم... خواهش میکنم بزارید رد شم... من پسرشم! من پسرشم!
ولی وقتی به صحنه ی تصادف رسید فکر میکنید،چی
دید ؟!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یه الاغ
سلام ...
آدرس وبمو تغییر دادم خوشحال میشم بهم سر بزنی
باشه عزیزم دارم میام...
سلام وبت خیلی جالبه
خوشحال میشم دوباره بیای به وبم سری بزنی بازم میام
باشه دوست عزیز
سلام عزیز
چرا که نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوشحال میشم
با افتخار لینک شدی
بازم بیا بهم سر بزن
منتظرتم هاااااااااااااااااا
چشم افق جان....
راستی آبجی
نمیدونی تو بلاگ اسکای جدید چجوری میشه داخل جواب نظر شکلک گذاشت؟؟؟
ن عزیزم
عزیزم
ممنون سر زدی
خواهش
چه باحال
خیلی جالب بود
slm
ba tabadol movafegham
mano ba esme webam belink
چشم سحر خانوم...