پنج سالم بود
خواهرم مرا در کمد انداخت و در را قفل کرد
به او فحش دادم
و با خود فکر کردم :
او بی رحم ترین خواهر دنیاست !
در تاریکی گریه کردم
بیهوش شدم
به هوش آمدم
سربازان خواهرم را کشته بودند
"احسان افشاری"
موهاش دریا بود .... دنیامو زیبا کرد ♥
فهمید دیوونه ام ... موهاشو .... کوتاه کرد ♥
افق تاریـک،
دنیا تنــگ،
نومیدی توان فرساست، می دانم !
ولیکن ره سپردن در سیاهی ، رو به سوی روشنی زیباست! *
* فریدون مشیری
+ از حالا ب بعد شعر هایی که خوندمشون و زیبا بودن میذارم تا شما هم بخونین و لذت ببرین :)